سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قدرت قصه گویی در ارتباطات داخلی: داستان ها در مقابل داده ها

در کتاب ، Made to Stick: چرا برخی از ایده ها زنده مانده اند و برخی دیگر می میرند ، چیپ و دن هیت این نکته را بیان می کند که ، "داده ها فقط خلاصه ای از هزاران داستان هستند - به آن داستان ها بگویید تا به داده ها کمک کنند." داستان ها می توانند به ما کمک کنند تا داده ها را حس کنیم ، زمینه را فراهم کنیم ، آموزش دهیم ، ایجاد انگیزه و الهام بخش از اقدامات هستیم.

 

به عنوان ارتباط دهنده ، داستان پردازی باید شهودی باشد و ما باید داستان های خود را با استفاده از داده ها بافته کنیم و تجربه ما در کمک به سازمان های ما به موفقیت برسد.

 

داستان گویی به ارتباطات داخلی به ایجاد حس داده کمک می کند

داستان ها روش های قدرتمندی برای کمک به ما در درک آنچه داده ها به ما می گویند هستند و حتی می توانند به افراد کمک کنند تا یک رابطه علّی را تشخیص دهند که در نگاه اول مشخص نیست. داستان ها می توانند به ما در درک آنچه در پشت اعداد است کمک کند و همچنین در درک زمینه از ما کمک می کند.

 

بیشتر ما می دانیم که تحقیقات کمی هرگز حقیقت را آشکار نمی کند و از طریق مطالعه کیفی است که درک واقعی از اعداد آشکار می شود.

 

داستان گویی به عنوان یکی از بهترین استراتژی های تدریس

داستان ها قرن هاست که برای آموزش و آموزش به کار می روند. وقتی بچه های من جوان بودند ، من عاشق خواندن داستان های خواب بودم و یکی از علاقه مندی های من شاهزاده کاغذی رابرت مونش بود. این مربوط به یک شاهزاده خانم (الیزابت) است که بعد از اینکه توسط یک اژدها به اسارت درآمد ، شاهزاده خانم را برای نجات شاهزاده خود استفاده می کند. شاهزاده رونالد او را از بین می برد زیرا لباس های فانتزی خود را از دست داده است و "ظروف سرباز یا مسافر" است و در پایان همه قهرمانانش فقط یک کیسه کاغذی پوشیده است. شاهزاده الیزابت حواسش به ذهنش می رسد ، می فهمد که شاهزاده رونالد یک "وزغ" است و از گذشته و بعد بدون شاهزاده سطحی ، با خوشحالی زندگی می کند. درس البته در مورد آنچه در زندگی بسیار مهم است - شجاعت و شعور بود.

 

آندره گرینوس از Vision2Voice توضیح می دهد که چرا ما باید در ارتباطات داخلی از داستان گویی استفاده کنیم می توانیم به رهبران مشاغل در مورد قدرت ارتباطات داخلی با استفاده از داستانها آموزش دهیم تا نشان دهیم چگونه ارتباط بهتر با کارمندان می تواند مسائل مهم را حل کند و به آنها کمک کند تا بر چالشهای به ظاهر غیرقابل تحمل محیط تجاری چالش برانگیز امروز غلبه کنند . داستان ها می توانند به تصمیم گیرندگان کمک کنند تا دفعه بعد که با یک مشکل مشابه روبرو شده اند ، عمل کنند.

 

برای الهام بخشیدن و انگیزه دادن به رهبران از داستان گویی استفاده کنید

هیچ چیز مانند داستانهایی با یک پایان خوشی مانند کسی که برای غلبه بر موانع بزرگ برای موفقیت در الهام بخشیدن به ما از عمل ، وجود ندارد. داده ها و اعداد به تنهایی نمی توانند مانند فروشگاه ها انگیزه و الهام بگیرند.

 

در فیلم Made to Stick ، ??برادران هیت داستان اینکه چگونه زنجیره فست فود مترو در حال بازاریابی ساندویچ های خود به عنوان کم چربی و بخشی از رژیم غذایی متعادل بود ، بازگو می کنند. کمپین مترو "7 زیر 6" (هفت ساندویچ زیر شش گرم چربی) موفقیت کمی داشت. چه چیزی موفق شد داستان جارد که از وزن 425 پوند به 180 با خوردن ساندویچ های مترو رفت.

 

این یک نمونه عالی از چگونگی ضرب و شتم داستان ها در هر زمان ایجاد انگیزه است. دفعه دیگر که برای اولویت بندی ارتباطات داخلی به رهبران نیاز دارید ، سعی کنید داستان را بگویید.

 

حالا ، می خواهم داستان خود را از مشکل میلیون دلاری بازگو کنم. این یک داستان واقعی از یک تیم پر فشار و پر فشار است ، رهبران با مشکل هزینه بر روی دستان خود ، و کارمندانی که گم شده و گیج شده اند


به کارمندان خود کمک کنید تا مهارت های ارتباطی خود را با Smarp به

communications skills in the workplace

 

به همین دلیل است که اسمارپ را ساختیم. ما می خواهیم کارمندان و رهبران را آسان کنیم تا ارتباط خوبی داشته باشند. و برای انجام این کار ، باید اطمینان حاصل کنید که هر کارمند اطلاعات لازم را در هنگام نیاز به دست می آورد بدون نیاز به جستجوی آن.

 

به یاد داشته باشید ، کارکنان به طور متوسط ??2.5 ساعت در روز را صرف جستجوی اطلاعات موردنیاز برای انجام کارهای خود می کنند!

 

علاوه بر این ، شما باید با کارمندان خود از طریق کانال های مورد علاقه خود ارتباط برقرار کنید ، بنابراین آنها با محتوای شما درگیر می شوند و مهارت های ارتباطی را توسعه می دهند.

 

Smarp می تواند در ایجاد مهارت های ارتباطی قوی از طریق کارمندان به شما کمک کند:

 

پیام های مرتبط با کارمندان خود به اشتراک گذاشته شده است

یک استراتژی ارتباطی داخلی متناسب با نیازهای کارمندان شما

تولید محتوا. بله ، کارمندان شما می توانند خالق محتوای عالی شوند و برای انجام این کار نیازی به طراحی طراحان نیستند! تقویت کننده محتوا توسط Smarp کارمندان شما را قادر می سازد محتوای خود را ایجاد کنند!

وکالت کارمندان. تقویت کننده Advocacy باعث می شود تا کارمندان شما بینش خود را با شبکه های شخصی خود به اشتراک بگذارند ، بنابراین آنها خود را به عنوان کارشناسان صنعت معرفی کنند.

Analytics قوی که کارکنان شما را قادر می سازد تا مشاغل مورد نظر خود را از طریق پست ها و اشتراک های خود اندازه گیری کنند

فراموش نکنید که کارمندان شما می توانند ارتباط خوبی در داخل و خارج از سازمان باشند!

 

کارمندان با مارک های شخصی و مهارت های ارتباطی قوی می توانند به بهترین سفیران شما تبدیل شوند. با استفاده از Smarp ، شما می توانید اخبار و دستاوردهای شرکت خود را با شبکه های شخصی خود به اشتراک بگذارید.

 

در نتیجه ، نه تنها کارمندان شما از آنچه در این شرکت اتفاق می افتد ، آگاهی ندارند ، بلکه از داشتن بخشی از شرکت احساس اشتغال و افتخار می کنند!


4 راه هوشمند برای بهبود مهارت های ارتباطی

همانطور که می بینید ، هیچ راه واحدی برای پرورش مهارت های ارتباطی عالی یا تبدیل شدن به یک رهبر عالی وجود ندارد. روشی که می خواهید انتخاب کنید به اهداف مورد نظر شما و شخصیت شما نیز بستگی دارد (ما نیازی به مهارت های ارتباطی مشابه نداریم).

 

برای کمک به شما برای شروع با رهبری فکری ، ما در زیر 4 مورد از موثرترین راهها برای بهبود سریع و کارآمد مهارت های ارتباطی شما را به اشتراک می گذاریم:

 

1. با همدلی گوش فرا دهید

همدلی توانایی درک احساسات ، افکار و عقاید شخص دیگر است. دقیقاً به همین دلیل سازمان ها شروع به توسعه همدلی در محیط کار می کنند.

 

پذیرش عاطفی ، نزدیک به همدلی ، به این معنی است که ، پس از همدردی و درک اینکه شخص دیگر چه احساسی دارد ، می توانیم دلایلی را که شخص احساس می کند یا فکر می کند ، چه کاری انجام دهد ، بپذیریم ، صرف نظر از اینکه ما با آن موافق هستیم یا خیر.

 

سعی کنید موارد را از دیدگاه دیگران ببینید با پذیرفتن آنچه می شنوید به جای تلاش برای "رفع مشکلات و حل مسئله".

 

2. صحبت کردن

ارتباط با شما شروع می شود. مسئولیت را بر عهده بگیرید و ارتباط را شروع کنید ، منتظر نمانید و انتظار دارید شخص دیگری این کار را انجام دهد و در پشت فرم های مختلف ارتباط آنلاین پنهان نشود.

 

برقراری ارتباط خوب ، به ویژه در مورد موضوعات مهم ، به مراتب بیشتر از آنچه ما می توانیم در یک پیام کتبی بیان کنیم ، نیاز دارد.

 

ما اغلب این نوع ارتباط را به اشتباه درک می کنیم زیرا چهره شخص ، ارتباط غیر کلامی آن را نمی بینیم و در چه شرایطی ارتباطات آغاز می شود.

 

3. آنچه را که می خواهید بگویید آماده کنید

قبل از صحبت کردن فکر کنید. بیشتر ما وقتی کار می کنیم که بهتر است قبل از اینکه آنها را به اشتراک بگذاریم پردازش افکار خود را انجام دهیم.

 

اگر گفتگو یا جلسه ارزشمند است وقت گرانبهای شما ، برای تهیه پیش نویس سخنرانی چند دقیقه وقت بگذارید.

 

برای یک مکالمه بسیار مهم ، با یک شخص مورد اعتماد یک مکالمه مسخره امتحان کنید تا بتوانید از هرگونه خطای احتمالی خلاص شوید.

 

4- برای پاسخهای مختلف آماده باشید

در هنگام تدوین استراتژی گفتار ، خود را در موقعیت شخصی قرار دهید که به شما گوش کند.

 

این رویکرد متعادل را تضمین می کند و شما آمادگی یادگیری و دفاع از اختلافات احتمالی را خواهید داشت و دفاع از موضع خود برای شما ساده تر خواهد بود.

 

هیچ کس نمی تواند با اطمینان پیش بینی کند که دیگران چگونه واکنش نشان می دهند.

 

با انتظار پاسخهای منفی و نمایش داده شد ، شانس مکالمه موفق را بهبود بخشید. بنابراین شنوندگان شما سخت تر است که شما را از قبل آماده نکنند.


10 نکته برای ارتباط موثر

1. قصد اتصال.

برای داشتن کیفیتی احترام آمیز و دلسوزانه ارتباط برقرار کنید ، تا هرکسی بتواند ابراز کند ، شنیده و درک شود. اعتماد کنید که ارتباط مهمتر و تغذیه کننده تر از درست بودن یا حتی گفتن شماست. اتصال به معنای این است که سعی کنید در هر لحظه کنونی باز باشید و با آنچه برای شخص دیگر - و برای خودتان مهم است - در ارتباط باشید.

 

2. بیشتر از آنچه صحبت می کنید گوش دهید.

ما دو گوش و یک دهان داریم - یادآوری آنچه مهم است! گوش دادن کلید روابط سالم است. غالباً ما فقط نیمی از گوش دادن هستیم و منتظریم که شانس صحبت کردن را داشته باشیم و بخواهیم نظر خود را بیان کنیم. وقتی توجه ما با افکار خودمان است ، ما گوش نمی دهیم. گوش دادن به معنای ورود به دنیای شخص دیگر ، قصد فهم آنهاست ، حتی اگر با آنچه آنها می گویند مخالف نیستیم.

 

3. اول شخص دیگر را درک کنید.

وقتی شخص دیگری احساس می کند که آنها را درک می کنید ، به احتمال زیاد آنها برای درک شما باز هستند. تمایل به درک شامل سخاوت ، احترام ، خودکنترلی ، دلسوزی و صبر است. به جای خشمگین بودن "کنجکاو باشید" در مورد تفاوت دیگران با شما.

 

4- نیازها ، آرزوها و ارزش ها را درک کنید.

هر آنچه مردم می گویند و انجام می دهند ، بیانگر یک نیاز اساسی ، اشتیاق یا ارزش است. ما می توانیم یاد بگیریم که این نیازها را شناسایی و "بشنویم" ، حتی اگر صریحاً بیان نشده باشد. از آنجا که همه انسانها این نیازها را به اشتراک می گذارند ، آنها کلید جادویی ما برای باز کردن تفاهم متقابل هستند. به عنوان مثال ، اگر کسی بگوید "شما خیلی خودخواه هستید ، هرگز کاری برای کمک به خانه نمی کنید" ، آنها به طور غیرمستقیم اشتیاق به توجه و پشتیبانی را ابراز می کنند ، اما این به عنوان سرزنش و قضاوت مطرح می شود. اگر بتوانیم به جای عکس العمل نشان دادن همدلی ، ارتباط برقرار کنیم و فرد احساس درک کند.

 

5- با همدلی شروع کنید.

خودداری از:

 

  • بلافاصله داستان مشابه خود را بگویید
  • بازجویی با تعداد زیادی سؤال از نوع داده
  • تفسیر تجربه دیگران
  •  مشاوره دادن
  •  تک تک به عنوان مثال "اگر فکر می کنید صبر کنید تا در مورد آنچه برای من اتفاق افتاده است صبر کنید!"
  • رد کردن احساسات شخص به عنوان مثال "اوه عصبانی نشو."
  • رد کردن تجربه شخص یا گفتن به فرد که این تجربه در واقع برای آنها خوب است!
  • به طور کلی مردم بیش از هر چیز از دریافت همدلی قدردانی می کنند.

 

6. مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرید.

آنچه شخص دیگری می گوید یا انجام نمی دهد دلیل این امر است که ما احساس می کنیم ، این ماشه است. احساسات ما از آنچه اتفاق می افتد تحریک می شوند. به عنوان مثال ، اگر کسی آنچه را که می گوید انجام دهد ، انجام ندهد ، ممکن است ما به آنها بگوییم ، "شما مرا عصبانی می کنید ، شما خیلی غیرقابل اعتماد هستید!" این اتهامات التهابی می تواند به صورت مجدد تکرار شود ، "من احساس ناامیدی می کنم زیرا برای من مهم است که به توافقاتی که انجام داده ایم ادامه دهیم."

 

7- درخواست هایی را انجام دهید که عملی ، خاص و مثبت باشند.

درخواست هایی را انجام دهید که به رفع نیازهای ما کمک کند. این فقط شکایت ما را متوقف می کند و باعث تغییر اوضاع می شود. چیزهای دیگران را مبهم یا خیلی بزرگ نپرسید ، یا مانند یک درخواست منفی ابراز کنید ، به عنوان مثال "صدای خیلی زیاد را متوقف کن." مثلاً مثبت و خاص باشید. "من کار می کنم. آیا می توانید در هنگام بازی های ویدیویی از هدفون استفاده کنید؟ "

 

8- از توضیحات دقیق و خنثی استفاده کنید.

وقتی ناراحت هستیم ، اغلب آنچه را که اتفاق افتاده است ، با استفاده از زبان داوری ، تفسیر می کنیم نه اینکه به طور دقیق آنچه را که ما را برانگیخته است توصیف کنیم. این می تواند ما را به یک درگیری سریع تبدیل کند! به عنوان مثال ، به جای این که ساده بگویید ، "شما به من زنگ نزدید" ، ممکن است ما تفسیر کنیم و سپس متهم کنیم ، "شما به من اهمیتی نمی دهید!" ابتدا اوضاع را به روشی بی طرف و دقیق و عاری از قضاوت و سرزنش شرح دهید. سپس ارتباطات می توانند با به اشتراک گذاشتن احساسات ، نیازها و درخواستها ادامه پیدا کنند. به عنوان مثال ، به جای گفتن ، "این یک ایده واقعا احمقانه است!" ممکن است شما بگویید ، "اگر همه ما به فیلمی برویم که نیمه شب به پایان می رسد [توضیحات خنثی] ، من نگران [احساس] هستم ، زیرا کودکان باید یک خواب کامل شبانه داشته باشند [نیاز]. آیا می توانیم به ساعت 2 بعد از ظهر برویم. نمایش به جای [درخواست خاص]؟ "

 

9. مایل به شنیدن "نه" هستید.

حتی با وجود این رهنمودها ، درخواستهای ما با دقت بیان شده هنوز ممکن است "شخص" شخص دیگری را صادر کنند. چرا این مسئله ما را ناراحت می کند؟ آیا این درخواست ما در واقع خواستگاری بوده که انتظار داریم شخص دیگری تحقق یابد؟ ما چگونگی شنیدن آن "نه" انتخابی داریم. این ممکن است که چیز دیگری برای شخص دیگر مهم باشد. که آنها در آن لحظه نیاز و ارزش متفاوتی داشتند. شاید "نه" درخواست آنها برای اتفاق دیگری باشد. و بعد وارد رقص دادن و خم شدن می شویم! "نه" همانطور که تصور می کنیم تهدیدآمیز نیست.

 

10- راههای ارتباطی غیر از کلمات.

هر آنچه در قلب و ذهن ماست از طریق بدن ، بیان صورت ما ، صدای صدای ما و ارتعاشاتی که از ما سرچشمه می گیرد بیان می شود. همه اینها بطور شهودی توسط دیگران جمع می شوند و درک می شوند. آیا سخنان ما با این عناصر ظریف هماهنگ است؟ ما هر لحظه آگاهی خود را آشکار می کنیم. برای داشتن ارتباط ، درک و هماهنگی در روابط خود ، باید تغذیه کنیم


5 مهارت برتر ارتباطی و نحوه بهبود آنها

Top-communication-skills-and-how-to-imporve-them

 

ده ها مهارت ارتباطی مختلف برای داشتن وجود دارد ، 5 مهارت ارتباطی برتر وجود دارد که ما در این بلاگ به آنها خواهیم پرداخت.

 

این 5 مهارت برای برقراری ارتباط موفق در محیط کار یا زندگی شخصی کاملاً ضروری است.

 

1. گوش دادن

گوش دادن یکی از مهمترین جنبه های ارتباطات است. گوش دادن به موفقیت فقط درک و فهم اطلاعات گفتاری یا نوشتاری نیست ، بلکه درک چگونگی احساس گوینده در هنگام برقراری ارتباط است.

 

اگر یک گوینده بتواند ببیند و احساس کند که کسی در حال گوش دادن و درک است که می تواند به ایجاد یک رابطه قوی تر و عمیق تر بین متقابل کمک کند.

 

گوش دادن دقیق می تواند همچنین محیطی را ایجاد کند که در آن همه احساس امنیت کنند ، تا ایده ها ، نظرات و احساسات خود را ابراز کنند ، یا مشکلات را به شکلی خلاقانه برنامه ریزی و حل کنند.

 

2. صحبت مستقیم

گفتگو اساس ارتباط است و نباید از اهمیت آن غفلت کرد. حتی یک مکالمه ساده و دوستانه با همکاران می تواند اعتماد متقابل ایجاد کند و حتی مشکلات را قبل از جدی شدن تشخیص دهد.

 

دوز سالم گپ زدن با شخص ناشناخته می تواند به یک فرصت تجاری منجر شود. در دسترس و دوستانه باشید زیرا در این صورت شما قادر خواهید بود تقریبا با هر کسی صحبت کنید.

 

3. ارتباطات غیر کلامی

وقتی در مورد چیزهایی که برای ما مهم است صحبت می کنیم ، پیامهای غیر کلامی زیادی می فرستیم.

 

چگونه می توان مهارت های ارتباطی قوی را توسعه داد سیگنال های غیر کلامی عبارتند از: ارتباط بی حرف ، موقعیت بدن ، بیان صورت ، حرکات دست ، حرکات ، تماس چشمی ، نگرش و لحن صدای شما ، تنش عضلات و نحوه تنفس شما.

 

روشی که شما نگاه می کنید ، گوش می دهید ، ایجاد می کنید ، واکنش می دهید ، ژست می کنید ، بسیار بیشتر از احساسات صحبت می کنند تا اینکه کلمات بتوانند همیشه بتوانند.

 

چرا مهارت های ارتباط غیر کلامی مهم هستند؟

 

زیرا طبق تحقیقات Salesforce در مورد ارتباطات بین فردی ، 93 درصد ارتباطات غیر کلامی است.

 

توسعه توانایی درک دیگران و استفاده از سیگنال های غیر کلامی به شما کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنید ، آنچه را که فکر می کنید بیان کنید ، با موقعیت های چالش برانگیز مواجه شوید و روابط بهتری در خانه و محل کار برقرار کنید.

 

4- مدیریت استرس

در مقادیر کم ، استرس می تواند برای کار بسیار مفید و دلگرم کننده باشد. اما ، وقتی استرس ثابت می شود و کاملاً شروع به کار می کند ، می تواند بر ارتباطات ، وضوح عقاید و رفتار و عملکرد مناسب تأثیر بگذارد.

 

هنگامی که تحت استرس هستید ممکن است افراد دیگر را نفهمیده ، سیگنال های غیر کلامی گیج کننده ارسال کرده و از الگوهای رفتاری خنده دار استفاده کنید.

 

چند بار در حین گفتگو با دوستان یا همکاران خود احساس استرس می کنید و بعداً کاری را بیان می کنید که بعدا ابراز پشیمانی کرده اید؟

 

اگر مهارت های مدیریت استرس را بهبود ببخشید ، نه تنها از این حسرت های بعدی دوری می کنید ، بلکه می توانید بر شخص دیگری که وارد یک درگیری می شوید نیز تأثیر بگذارید.

 

5. کنترل احساسات

در ارتباطات ، احساسات نقش مهمی دارند. تصمیم گیری بیشتر ، بیشتر از روشی که شما فکر می کنید تأثیر می گذارد.

 

با هدایت احساسات ، رفتار غیر کلامی شما بر درک افراد دیگر و نحوه درک دیگران و درک شما تأثیر می گذارد.

 

اگر از احساسات هدایت شده خود آگاه نباشید ، نمی توانید نیازها و تجربیات خود را بیان کنید. این می تواند به سرخوردگی ، سوء تفاهم و درگیری منجر شود.

 

کنترل احساسات ابزارهایی را برای درک دیگران ، خودتان و پیامهایی که ارسال می کنید فراهم می کند.

 

اگرچه شناخت احساس ساده می شود ، بسیاری از مردم مانند عصبانیت ، غم و اندوه و یا ترس از فشار در زیر فرش احساساتی قوی دارند.