10 نکته برای ارتباط موثر
1. قصد اتصال.
برای داشتن کیفیتی احترام آمیز و دلسوزانه ارتباط برقرار کنید ، تا هرکسی بتواند ابراز کند ، شنیده و درک شود. اعتماد کنید که ارتباط مهمتر و تغذیه کننده تر از درست بودن یا حتی گفتن شماست. اتصال به معنای این است که سعی کنید در هر لحظه کنونی باز باشید و با آنچه برای شخص دیگر - و برای خودتان مهم است - در ارتباط باشید.
2. بیشتر از آنچه صحبت می کنید گوش دهید.
ما دو گوش و یک دهان داریم - یادآوری آنچه مهم است! گوش دادن کلید روابط سالم است. غالباً ما فقط نیمی از گوش دادن هستیم و منتظریم که شانس صحبت کردن را داشته باشیم و بخواهیم نظر خود را بیان کنیم. وقتی توجه ما با افکار خودمان است ، ما گوش نمی دهیم. گوش دادن به معنای ورود به دنیای شخص دیگر ، قصد فهم آنهاست ، حتی اگر با آنچه آنها می گویند مخالف نیستیم.
3. اول شخص دیگر را درک کنید.
وقتی شخص دیگری احساس می کند که آنها را درک می کنید ، به احتمال زیاد آنها برای درک شما باز هستند. تمایل به درک شامل سخاوت ، احترام ، خودکنترلی ، دلسوزی و صبر است. به جای خشمگین بودن "کنجکاو باشید" در مورد تفاوت دیگران با شما.
4- نیازها ، آرزوها و ارزش ها را درک کنید.
هر آنچه مردم می گویند و انجام می دهند ، بیانگر یک نیاز اساسی ، اشتیاق یا ارزش است. ما می توانیم یاد بگیریم که این نیازها را شناسایی و "بشنویم" ، حتی اگر صریحاً بیان نشده باشد. از آنجا که همه انسانها این نیازها را به اشتراک می گذارند ، آنها کلید جادویی ما برای باز کردن تفاهم متقابل هستند. به عنوان مثال ، اگر کسی بگوید "شما خیلی خودخواه هستید ، هرگز کاری برای کمک به خانه نمی کنید" ، آنها به طور غیرمستقیم اشتیاق به توجه و پشتیبانی را ابراز می کنند ، اما این به عنوان سرزنش و قضاوت مطرح می شود. اگر بتوانیم به جای عکس العمل نشان دادن همدلی ، ارتباط برقرار کنیم و فرد احساس درک کند.
5- با همدلی شروع کنید.
خودداری از:
- بلافاصله داستان مشابه خود را بگویید
- بازجویی با تعداد زیادی سؤال از نوع داده
- تفسیر تجربه دیگران
- مشاوره دادن
- تک تک به عنوان مثال "اگر فکر می کنید صبر کنید تا در مورد آنچه برای من اتفاق افتاده است صبر کنید!"
- رد کردن احساسات شخص به عنوان مثال "اوه عصبانی نشو."
- رد کردن تجربه شخص یا گفتن به فرد که این تجربه در واقع برای آنها خوب است!
- به طور کلی مردم بیش از هر چیز از دریافت همدلی قدردانی می کنند.
6. مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرید.
آنچه شخص دیگری می گوید یا انجام نمی دهد دلیل این امر است که ما احساس می کنیم ، این ماشه است. احساسات ما از آنچه اتفاق می افتد تحریک می شوند. به عنوان مثال ، اگر کسی آنچه را که می گوید انجام دهد ، انجام ندهد ، ممکن است ما به آنها بگوییم ، "شما مرا عصبانی می کنید ، شما خیلی غیرقابل اعتماد هستید!" این اتهامات التهابی می تواند به صورت مجدد تکرار شود ، "من احساس ناامیدی می کنم زیرا برای من مهم است که به توافقاتی که انجام داده ایم ادامه دهیم."
7- درخواست هایی را انجام دهید که عملی ، خاص و مثبت باشند.
درخواست هایی را انجام دهید که به رفع نیازهای ما کمک کند. این فقط شکایت ما را متوقف می کند و باعث تغییر اوضاع می شود. چیزهای دیگران را مبهم یا خیلی بزرگ نپرسید ، یا مانند یک درخواست منفی ابراز کنید ، به عنوان مثال "صدای خیلی زیاد را متوقف کن." مثلاً مثبت و خاص باشید. "من کار می کنم. آیا می توانید در هنگام بازی های ویدیویی از هدفون استفاده کنید؟ "
8- از توضیحات دقیق و خنثی استفاده کنید.
وقتی ناراحت هستیم ، اغلب آنچه را که اتفاق افتاده است ، با استفاده از زبان داوری ، تفسیر می کنیم نه اینکه به طور دقیق آنچه را که ما را برانگیخته است توصیف کنیم. این می تواند ما را به یک درگیری سریع تبدیل کند! به عنوان مثال ، به جای این که ساده بگویید ، "شما به من زنگ نزدید" ، ممکن است ما تفسیر کنیم و سپس متهم کنیم ، "شما به من اهمیتی نمی دهید!" ابتدا اوضاع را به روشی بی طرف و دقیق و عاری از قضاوت و سرزنش شرح دهید. سپس ارتباطات می توانند با به اشتراک گذاشتن احساسات ، نیازها و درخواستها ادامه پیدا کنند. به عنوان مثال ، به جای گفتن ، "این یک ایده واقعا احمقانه است!" ممکن است شما بگویید ، "اگر همه ما به فیلمی برویم که نیمه شب به پایان می رسد [توضیحات خنثی] ، من نگران [احساس] هستم ، زیرا کودکان باید یک خواب کامل شبانه داشته باشند [نیاز]. آیا می توانیم به ساعت 2 بعد از ظهر برویم. نمایش به جای [درخواست خاص]؟ "
9. مایل به شنیدن "نه" هستید.
حتی با وجود این رهنمودها ، درخواستهای ما با دقت بیان شده هنوز ممکن است "شخص" شخص دیگری را صادر کنند. چرا این مسئله ما را ناراحت می کند؟ آیا این درخواست ما در واقع خواستگاری بوده که انتظار داریم شخص دیگری تحقق یابد؟ ما چگونگی شنیدن آن "نه" انتخابی داریم. این ممکن است که چیز دیگری برای شخص دیگر مهم باشد. که آنها در آن لحظه نیاز و ارزش متفاوتی داشتند. شاید "نه" درخواست آنها برای اتفاق دیگری باشد. و بعد وارد رقص دادن و خم شدن می شویم! "نه" همانطور که تصور می کنیم تهدیدآمیز نیست.
10- راههای ارتباطی غیر از کلمات.
هر آنچه در قلب و ذهن ماست از طریق بدن ، بیان صورت ما ، صدای صدای ما و ارتعاشاتی که از ما سرچشمه می گیرد بیان می شود. همه اینها بطور شهودی توسط دیگران جمع می شوند و درک می شوند. آیا سخنان ما با این عناصر ظریف هماهنگ است؟ ما هر لحظه آگاهی خود را آشکار می کنیم. برای داشتن ارتباط ، درک و هماهنگی در روابط خود ، باید تغذیه کنیم